جشن تیرگان یا آبپاشان یکی از جشن های ایرانی است که در تیرروز از تیرماه برابر با ۱۳ تیر در گاهشماری ایرانی برگزار می شود. این جشن در گرامیداشت تیشتر (ستاره باران آور) است و برپایه آیین و ترادا در تیرروز (روز سیزدهم) از ماه تیر برگزار می شود. در تواریخ ترادادی تیرگان روز کمان کشیدن آرش کمانگیر و پرتاب تیر از فراز البرز است. جشن تیرگان توسط پارسیان زرتشتی هند و ایران پاس داشته می شود، چرا که بعد از حمله سپاه اسلام به ایران، رسومات و آیین های جا مانده از دوران هخامنشیان به حاشیه رانده شد و فقط تعداد اندکی از ایرانیان مثل زرتشتیان کرمان، یزد و هند فرهنگ نیاکان را حفظ کردند. امروزه ایرانیان در شهرهای یزد، میبد، اردکان، کرمان، بم، شیراز، اصفهان، تهران، کرج، اهواز، منطقه فراهان و پارسیان اروپا و آمریکا جشن تیرگان را برگزار می کنند. جشن تیرگان ذلف آباد فراهان به عنوان نخستین جشن تیرگان ایران، در دی ماه ۱۳۸۹ در فهرست میراث معنوی کشور به ثبت رسیده است. این آیین از استان گیلان نیز، با نام تیرماسینزه در فهرست میراث معنوی ایران به ثبت رسیده است.
زمان برگزاری جشن تیرگان
این جشن در گرامیداشت تیشتر است و برپایه تراداد در تیرروز (روز سیزدهم) از ماه تیر انجام می پذیرد. همچنین در تواریخ سنتی تیرگان روز کمان کشیدن آرش کمانگیر و پرتاب تیر از فراز البرز است. موبد کورش نیکنام برگزاری جشن ها با استفاده از گاهشماری های ترادادی با ماه های ۳۰ روزه را بی نگرشی به دانش ستاره شمری و دستاوردهای خیام و انگیزه ناهماهنگی در جشن ها دانسته و بایستگی نگرش به گاهشماری ترادادی با ماههای ۳۱ روزه را یادآور شده است.
در مازندران نیز جشن تیرگان با نام “تیرماه سیزده شو” در شب سیزدهم تیر ماه برگزار می شود. بر پایه گاهشماری باستانی مازندران شب سیزدهم تیرماه از ماه های گاهشماری مازندرانی که با تیرماه خورشیدی دگردیسه است جشن تیرماه سیزه شو در مازندران برگزار می شود. این جشن را تیرگان نیز می نامند.
تاریخچه تیرگان
در ارتباط با تاریخچه جشن تیرگان روایت های گوناگونی وجود دارد که معروف ترین روایت درباره این جشن این است که: در زمان منوچهر شاه جنگ بزرگی بین ایران و توران در گرفت و برای پایان این جشن بزرگان تصمیم گرفتند تا تیری از کوه دماوند رها شده و مرز دو کشور را تعیین کند و جنگ خاتمه یابد. آرش کمانگیر در این روز تیر معروفش را از بالای کوه دماوند (البرز کوه) پرتاب کرده و این تیر، کوه و در و دشت را طی نموده و در کنار رود جیحون بر تنه درخت گردویی فرود آمده است. پس از آن مرز توران و ایران تعیین شده و هرساله به این بهانه جشن تیرگان برگزار می شود.
از دیگر روایت های نقل شده در ارتباط با جشن تیرگان روایت ابوریحان بیرونی است. ابوریحان در کتاب آثار الباقیه خود نوشته است که تیرگان روز بزرگداشت نویسندگان در دوره باستان بوده و تیرگان روزی است که شاه ایران، کیخسرو بعد از شست و شوی خود در چشمه ناپدید شده است.
بر اساس دیگر روایتی از مردم ایران باستان، آنها بر این عقیده اند که نبردی بین دیو خشکسالی (اپوش) و فرشته باران (تیشتر) در تیرماه صورت می گیرد و پیروزی باران در این نبرد بستگی به دعای مردم دارد. بر اساس این روایت ها فرشته باران در تیرماه 3 چهره متفاوت به خود خواهد گرفت: ده روز اول جوان رعنا، ده روز دوم گاو نری قوی و ده روز سوم اسبی سفید و زیبا.
وقتی که فرشته باران به شکل اسبی سفید و زیبا بود با دیو خشکسالی که به شکل اسبی سیاه رنگ ظاهر شد مبارزه کرده و بعد از 3 روز شکست می خورد. با این شکست تیر به درگاه خداوند پناه برده و شروع به نیایش می کند تا خدا بر قدرتش بیافزاید و بتواند دیو خشکسالی را شکست دهد. در دومین نبرد فرشته تیشتر با کمک خداوند و دعای مردم پیروز شده و باران تمام مزارع و جویبار ها را پر می کند.
آیین ها و مراسمات
پاشیدن آب
این جشن در کنار آب ها، همراه با بزم هایی وابسته با آب و آب پاشی و آرزوی بارش باران در سال پیش رو همراه است و همچون دیگر جشن هایی که با آب در پیوند هستند، با نام همگانی “آبریزگان” یا “آب پاشان” یا “سر شوران” یاد شدهاست. درواقع مردم در این جشن با پاشیدن آب به یكدیگر، آرزوی باران و دوری از خشكسالی می کنند.
در برخی مناطف مانند فراهان صدها سال است این جشن به شیوه با شکوه در آغاز تیر برگزار می شود. یکی از مناسک ویژه در جشن تیرگان فراهان رسم آب پاشان است که با آرزوی بارش مطلوب باران در سال پیش رو، برگزاری فال کوزه و دستبند تیر و باد همراه است.
فال کوزه
یکی دیگر از بزم های این جشن مانند بسیاری از جشن های ایرانی “فال کوزه” (چکُ دولَه) می باشد. روز پیش از جشن تیرگان، دوشیزه ای را برمی گزینند و کوزه سفالی سبز رنگ دهان گشادی به او می دهند که “دوله” نام دارد، او این ظرف یا آوند را از آب پاکیزه پر میکند و یک دستمال سبز ابریشمی را بر روی دهانه آن می اندازد آنگاه “دوله” را نزد کسانی که می برد که آرزویی در دل دارند و می خواهند در بزم “چک دولَه” باشندگی کنند و آن ها پیکرک کوچکی مانند انگشتری، گوشواره، سنجاق سر، سکه یا مانند این ها در آب دوله می اندازند. سپس دختر دوله را به زیر درختی همیشه سبز چون سرو یا مورد می برد و در آنجا می گذارد. در روز جشن تیرگان و پس از بزم آبریزان، همه کسانی که در دوله چیزی انداخته اند و خواهش و آرزویی داشته اند در جایی گرد هم می آیند و دوشیزه، دوله را از زیر درخت به میان جمع می آورد. در این آیین بیشتر بانوان باشندگی می کنند و سالخوردگان با نوایی بلند به نوبت ترانه هایی می خوانند و دختر در پایان هر ترانه، دست خود را درون دوله می برد و یکی از چیزها را بیرون می آورد، به این گونه خاوند (صاحب) آن چیز درمی یابد که ترانه خوانده شده از آن خواهش، خواسته و آرزوی او بوده است.
دستبند تیر و باد
در آغاز جشن تیرگان و پس از خوردن شیرینی، بندی به نام “تیر و باد” که از ۷ ریسمان به ۷ رنگ دگردیسه بافته شده است به دست می بندند و در باد روز از تیرماه (نه روز بعد) این بند را باز کرده و در جای بلندی مانند پشت بام به باد می سپارند تا آرزوها و خواسته هایشان را به فرنام پیام رسان به همراه ببرد. این کار با خواندن ترانه زیر انجام می شود:
تیر برو باد بیا غم برو شادی بیا محنت برو روزی بیا خوشه مرواری بیا.