جشن “بادروزی” یا “کژین” در گرامیداشت “آخشیج” باد در اوستایی “واتَه” و فرشته نگاهبان آن با همین نام، که از بزرگترین ایزدان ایرانی در باورهای “زَروانی” یا “زُروانی” به شمار می رفته، در بیست و دوم بهمن در ایران باستان برگزار می شده است. از نام های دیگر این جشن می توان به “بادَرَه” یا “باذوره” اشاره کرد.
پیشینه جشن بادروزی
در گاهشماری ایران باستان هر یک از روزهای ماه نامی جداگانه داشتند که این نام ها برگرفته از نام ایزدهای دین زرتشت بودند. این ایزدها هرکدام نگهبان یکی از نیروهای موجود در طبیعت، اسطوره ها و آرمان ها هستند. باد یکی از چهار آخشیج (عناصر چهارگانه) ورجاوند (مقدس) و پاک کننده بود. دوازده روز از روزهای هر ماه به نام دوازده ماه سال هستند که هرگاه روز ماه با نام روز یکی می شد، ایرانیان آن روز را جشن می گرفتند. روز بیست و دوم از هر ماه به نام اوستایی “وات” یا “واته” و در پارسی جدید “باد” تعلق داشت و ایزد نگهبان آن نیز همین نام را داشت. در این روز جشن بادروزی، کژین، بادبره، باذوره در ستایش باد و فرشته نگهبان آن به همین نام برگزار می شد. جشن بادروزی با برگزاری بازار همگانی همراه بوده و در آن روز ریسمان هایی از نخ هفت رنگ را به آغوش باد می سپردند. احتمالا بر باد سپردن نخ تیر و باد در تیرگان که در روز باد انجام می شود نیز یادگار از این جشن باشد.
ایرانشناسان درباره ی زمان برگزاری این جشن دو گمان دارند. گروه نخست بر این باورند که این جشن در بادروز از دی ماه برگزار می شده و در مدت یک هفته برگزاری اش، واپسین جشن “دیگان” را در برمی گرفت. گروه دوم بر این باورند که جشن بادروزی در بادروز از بهمن ماه برگزار می شده است.
بادروز در آثار تاریخی
ابوریحان بیرونی در مورد جشن بادروزی یا بادروز می گوید که در گومِس (قم کنونی) و شهرها و روستاهای نزدیک آن، “بادروز” با شادی، پایکوبی و راه افتادن کاروان های شادی همراه بود. همچنین در بازار ویژه این جشن، ابزار شادمانی در دسترس بود. در اسپادانا (اصفهان)، این روز را “کژین” می نامیدند و آن را چون جشن های بزرگ، یک هفته جشن می گرفتند.
کوشیار گیلانی در “زیج جامع” از جشن بادروزی با نام “باذ وره” یاد کرده است. شهمردان بن ابی الخیر در “روضه المنجمین” از این جشن به نام “بادبزهیاد” یاد کرده است. در فرهنگ معین نوشته دکتر محمد معین استاد دانشگاه تهران این جشن به نام “بادبره” آمده است. در فرهنگ کاتوزیان نوشته مرحوم محمد علی تهرانی این روز به نام “بادبره” ثبت شده است.
در “برهان قاطع” افسانه ای درباره این جشن وجود دارد: “گویند هفت سال در ایران باد نیامد، در این روز شبانی نزد کسری* آمده و گفت: “دوش آن مقدار باد آمده که موی بر پشت گوسفندان بجنبید”، پس در آن روز نشاط کردند و شادی نموندند.”
*کسری یا کسرا واژه عربی خسرو است و در گذشته اعراب به تمامی پادشاهان ایران خسرو یا کسرا میگفتند. در داستانهای جشن بادروزی نوشته نشده که منظور کدام پادشاه ایران است. تنها میتوان گمان کرد که یکی از پادشاهان کهن، پیش از دورهی ساسانیان باشد.