ننه سرما یکی از شخصیت های اسطوره ای و افسانه ای فرهنگ ایرانی است که در باورهای عامیانه به عنوان نماد زمستان و سرما شناخته می شود. او در مقابل عمو نوروز قرار دارد و داستان او ریشه در اساطیر کهن ایران دارد.
داستان ننه سرما و عمو نوروز
داستان عمو نوروز و ننه سرما، یکی از افسانه های کهن و نمادین “گذر از سال کهنه به سال نو”است. این داستان ریشه در آیین زرتشت دارد. بر اساس روایت های مردمی، او پیرزنی است که در فصل زمستان بر زمین حکومت می کند. او همیشه منتظر آمدن عمو نوروز، نماد بهار و شکوفایی است. در یکی از داستان های معروف، ننه سرما شب قبل از رسیدن نوروز خانه را جارو می کند و در انتظار دیدار عمو نوروز، پیرمردی با کلاه نمدی و زلف و ریش، می نشیند، اما از خستگی به خواب می رود. عمو نوروز از راه می رسد، اما نمی خواهد او را بیدار کند و پس از لحظاتی، در سکوت می رود. این اتفاق هر سال تکرار می شود و او هرگز موفق به دیدار عمو نوروز نمی شود.
در باورهای عامیانه
ننه سرما نمادی از سرما، زمستان و پایان سال است. او یادآور سختی های فصل سرد، اما در عین حال نماد انتظار، امید و گذر زمان برای رسیدن بهار نیز محسوب می شود. شخصیت او در بسیاری از قصه ها و شعرهای فولکلور ایرانی دیده می شود و مشابه او در فرهنگ های دیگر نیز وجود دارد، مانند “بابا یخ” در اروپا یا “مادر زمستان” در برخی کشورهای آسیایی.
نوروز یا روز نو، سال نو ایرانی است که در ایران جشن گرفته می شود و مصادف با اعتدال بهاری است. ننه سرما یکی از زیباترین و تأثیرگذارترین شخصیت های افسانه ای ایران است که داستانش نشان دهنده چرخه طبیعت و گذر فصول است. او در کنار عمو نوروز، بخشی از هویت فرهنگی ایرانیان را تشکیل می دهد و تا به امروز در قصه ها و باورهای مردم جایگاه ویژه ای دارد.