امپراتوری ساسانی دومین امپراتوری بزرگ ایران در دوران باستان بود. ایرانشهر نامی بود که ساسانیان به ایران می گفتند. ساسانیان آخرین سلسله ای در ایران بود که پیش از اسلام شکل گرفته است. در شاهنامه، این سلسله توسط پاپگ یا بابک پایه گذاری شده است. او پسر (در منابع دیگر: پدر) ساسان بود. به استثنای موارد بسیار اندکی (بهرام چوبین 590 و شهربراز 630) ، همه پادشاهان بزرگ تا آخر این سلسله از خاندان ساسانی بودند.
در تاریخ مدرن، اصطلاح ساسانیان در مورد جمعیت و همچنین خانواده حاکم در ایران اطلاق می شود. امپراتوری ساسانی تقریباً مناطقی از سرزمین های امروزی ایران، عراق، ارمنستان، افغانستان، ترکیه، اردن، اسرائیل، لبنان، سوریه، گرجستان، ارمنستان، آذربایجان، ترکمنستان، تاجیکستان، ازبکستان، قطر، بحرین، یمن، عمان، هند، قزاقستان، امارات متحده عربی، عربستان سعودی، پاکستان، روسیه، مصر و قرقیزستان را شامل می شد. ساسانیان پادشاهیشان را ایرانشهر و ایران می نامیدند. این نامگذاری به دلیل یک تقاطع اقتصادی و سیاسی مهم بین شرق و غرب بود. این امپراتوری بین دوران اواخر امپراتوری اشکانی و فتح اعراب بر ایران یعنی از سال 224 تا 226، تا جنگ نهاوند در سال 642 و تا زمان مرگ آخرین پادشاه ساسانی یزدگرد سوم در سال 651 وجود داشته است.
امپراتوری ساسانی؛ امپراتوری جدید پارسی
امپراتوری ساسانی، که در برخی تحقیقات از آن با عنوان امپراتوری پارس جدید (بعد از امپراتوری پارس قدیم هخامنشیان و چیشپیش نیز یاد می شود)، برای قرن ها یک قدرت بزرگ مهم و رقیب امپراتوری روم و روم شرقی بود. علاوه بر درگیری های خونین (جنگ های روم و پارس)، ارتباطات مسالمت آمیز بی شماری نیز بین رومی ها و ساسانیان برقرار بود که از بسیاری جهات بر یکدیگر تأثیر می گذاشتند. از سوی دیگر امپراتوری ساسانی همچنین تأثیر بسزایی بر بنی امیه، سامانیان و به ویژه عباسیان داشته است.
دوره ساسانیان یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین دوره های تاریخی تاریخ ایران محسوب می شود. از بسیاری جهات، ایران به واسطه این سلسله به مهمترین دستاوردهای فرهنگی رسید و آخرین امپراتوری بزرگ ایران قبل از فتح ایران توسط مسلمانان و در نتیجه تبدیل شدن اسلام به عنوان دین اصلی این سرزمین بود.
امپراتوری ساسانی تأثیر عمده ای بر امپراتوری روم داشت. این تأثیر فرهنگی فراتر از سرزمینهای مرزی هر دو امپراطوری گسترش می یافت و تا اروپای غربی، آفریقا، چین و هند می رسید و نقش مهمی در شکل گیری هنر قرون وسطایی اروپا و آسیا داشت، زیرا بر هر دو قاره تأثیر گذاشت. این تأثیر به دنیای اسلام آن زمان نیز رسید. جامعه اشرافی و انحصاری خاندان ساسانی، فتح ایران توسط مسلمانان را به “رنسانس” پارسی تبدیل کرد. فرهنگ اسلامی از بسیاری جهات (معماری، نویسندگی و غیره) خصوصیات پارسیان ساسانی را در خود جای داده است.