قلعه ضحاک، قلعه آژی دهاک یا فاناسپا قلعه ای تاریخی با بیش از ۳۰۰۰ سال قدمت در ۲۰ کیلومتری جنوب شرقی شهرستان هشترود در استان آذربایجان شرقی و نزدیک به دریاچه ارومیه واقع شده است. محلی ها این مکان تاریخی به نام نارین قالا می شناسند.
تاریخچه
دیرینگی قلعه ضحاک به دوره اشکانیان و ساسانیان بازمی گردد و به نام های گوناگونی چون قلعه ضحاک، دژ اژدهاک، قیز قلعه سی، داش قلعه سی، باروآس، رویی دژ و قلعه گویی مشهور است. برخی از دیرینه شناسان این قلعه را مربوط به آژدهاک در دوره مادها دانسته که تا زمان تیموریان برپا بوده و چون بنا در زمان اشکانیان رونق بیشتری داشته بسیاری آن را مربوط به دوره اشکانی نیز می دانند.
کارکرد این قلعه در دوره های مختلف همچون دوران اشکانی و دوران پس از اسلام، اطلاع دقیقی در دست نیست، برخی آن را پادگان نظامی یا معبدی زرتشتی مانند دیگر قلعه ها در ایران می دانند. می توان گفت قلعه ضحاک نیز همانند قلعه های موسوم به قلعه دختر است که نمونه٬هایی از آن را در فیروزآباد و همچنین ارگ بم می توان یافت؛ و این قلعه ممکن است نمونه ای از معبد آناهیتا باشد. قلعه از سه طرف به پرتگاه مشرف بوده و بر روی دیوارهای آن حکاکی هایی وجود دارد.
طاق این دژ، در کنار آثار به جا مانده در تپه میل، از نمونه های معماری روزگار اشکانی است که سپستر به شکلی کامل تر و شکوهمندتر در طراحی ایوان خسرو در تیسفون دیده می شود. قلعه ضحاک نخستین بار در سال ۱۹۷۱ توسط یک هیئت باستانشناسی آلمانی بررسی شد. چهارطاقی تنها بنای به جامانده از دژ عظیم ضحاک است. آثار برجای مانده از برج های نیم استوانهای به نام دروازه قلعه و پوشش دیوارها که از سنگ های مکعب مستطیلی نشان دهنده دیرینگی بنا تا دوره ساسانی می باشد ولی سفال های به دست آمده مربوط به سده های ششم و هفتم هجری است. این بنا تا دوره اسماعیلیه هم کاربرد داشته و بسیار آباد بوده است.
مشخصات قلعه ضحاک
این قلعه مابین دو رود شورچای و قرانقو و در ۲۰ کیلومتری جنوب هشترود، در ۳ کیلومتری ایستگاه خراسانک و بر بلندای کوهساری بالاتر از تونل راه آهن تهران– تبریز قرار دارد.
این مجموعه باستانی در محوطه کوهستانی سرمه لو و در احاطه دو رودخانه قرانقو و شورچایی واقع شده است. این قلعه در حدود ۱۰ کیلومتر طول و ۲–۱ کیلومتر عرض دارد. تنها بنای خارج از خاک، یک چهار طاقی، که در اثر مرور زمان پوشش طاق و یکی از پایه های آن تخریب شده و مرمت شده است. پس از کاوش های باستان شناسان، یک تالار وسیع ۱۱× ۱۱متر با راهروهای جانبی مقادیر زیادی گچبری در طرح و نقش های متنوع که بیشتر با رنگ های اخرائی، زرد، آبی و سبز تزئین شده اند کشف شده است. این نقوش، شامل نقوش برجسته انسانی و حیوانی، نقوش هندسی و گل و گیاه است. مصالح به کار رفته در این چهارطاقی آجر وگچ است. این مجموعه بی نظیر بر روی تپه ای مسطح واقع شده است.
نیمی از اتاق های قلعه بیسقف در زمین کنده شده و نیم دیگر در کوه و به صورت حفره ای درآورده شده است. اغلب این حفره ها چاله آبی هم (آب انبار) دارند. همچنین بر دیوارهای این حفره های سنگی، طاقچه های کوچکی کنده شده است. در قلعه ضحاک، تک حفره هائی نیز دیده می شود که تمام آن را در صخره های عمودی کوه کنده اند. علاوه بر اینها، آب چشمه ای که در دامنه کوه مقابل قرار دارد با فشار متوسط لولههایی که در زمین کار گذاشته شده از روی پشته مابین گذشته و به بلندای قلعه می رسد. مسیر لوله آب از روی بستری که در زمین به وضوح نمایان است معلوم می گردد. بستر لوله به عرض ۵۰ سانتیمتر و عمق آن حداقل یک متر بوده است. لوله های گلی تقریبا از تکه های خورد تکمیل شده در یکدیگر رفته و در بستر قرار گرفته اند.
به غیر از قلعه در پای کوه قبرستانی نیز وجود دارد که در آن مجسمه سنگی قوچی قرار داشته است.
برای دسترسی و بازدید از قلعه پس از رسیدن به شهرستان هشترود و پیمودن مسافتی حدود ۱۴ کیلو متر به روستای خراسانک می رسید. پس از آن باقی مسیر را با پای پیاده ادامه دهید؛ اما توصیه می شود از داخل تونل وارد نشوید و از سمت راست آن که راه پاکوب است، حرکت کنید تا به تونل دوم برسید. در سمت راست تونل دوم، آب آشامیدنی گوارایی موجود است که میتوانید آب شرب خود را بردارید. در نهایت به قلعه صعود کنید.
داستان ضحاک
ضحاک یا آژی دهاک از پادشاهان افسانه ای است که در داستان ها و افسانه ها به عنوان ضحاک ماربه دوش نام برده شده است. آژی دهاک در لغت به معنی دروغ و فریب است و معمولا لقبی برای اهریمن یا دیوی خاص بوده است. درشاهنامه او پسر مرداس و فرمانروای دشت نیزه دار (کسی که با نیزه بجنگد) است. وی پس از قتل پدرش به سوی ایران حرکت می کند و جمشید را نیز به قتل می رساند و تاج پادشاهی را بر سر می گذارد. وقتی که شیطان بر دوش ضحاک بوسه می زند از جای بوسه های شیطان بر دوش ضحاک دو مار می روید.
شیطان به کمک ضحاک آمده و به او می گوید برای اینکه مارها به ضحاک آسیبی نرسانند باید هر روز مغز دو جوان به مارها خورانده شود و بدینگونه حکومت ضحاک هزاران سال طول می کشد تا اینکه آهنگری به نام کاوه ازمیان مردم ظهور کرده چرم پاره ی آهنگری اش (درفش کاویانی) را می گستراند و مردم را برای حمایت از فرویدون و جنگ با ضحاک دعوت می کند. و سرانجام فریدون ضحاک را در دماوند زندانی می کند. در افسانه ها آمده که ضحاک به آناهیتا پیشنهاد صد اسب، هزار گاو نر و ۱۰ هزار گوسفند کرد تا بتواند زمین را از جمعیت تهی کند ولی آناهیتا نپذیرفت.